صد دفتر

صد دفتر
بابا طاهر

دلا در عشق تو صد دفترستم
که صد دفتر ز کونین از برستم

منم آن بلبل گل ناشکفته
که آذر در ته خاکسترستم

دلم سوجه ز غصه ور بریجه
جفای دوست را خواهان ترستم

مو آن عودم میان آتشستان
که این هفت آسمان را مجمرستم

شد از نیل غم و ماتم دلم خون
به چهره خوشتر از نیلوفرستم

درین آلاله در کویش چو گلخن
به داغ دل چو سوزان اخگرستم

نه زورستم که با دشمن ستیزم
نه بهر دوستان سیم و زرستم

ز دوران گرچه پر بی جام عیشم
ولی بی دوست خونین ساغرستم

چرم دایم درین مرز و درین کشت
که مرغ خوگر باغ و برستم

منم طاهر که از عشق نکویان
دلی لبریز خون اندر برستم

چه عجب.........

باور کن همین دیروز اومدم تو فروم با خودم گفتم :

"پس کو این آیدینی که با اون همه شور و انرژی عضو فروم شد و یک تاپیک اختصاصی واسه ورود خودش باز کرد" .

به هر حال امروز که این تاپیک جدیدو از تو دیدم خیلی خوشحال شدم . امیدوارم در روزای آینده مطالب بیشتری از تو در فروم ببینیم .

موفق باشی

شکل و فرمت این سایت زیاد جالب نیست و نمی تونه به اون حد و از این بابت عاملی در جذب دوبارۀ و مستمر همۀ افراد و اعضایی که امدند یا ممکن هست بیایند باشه. برای من هم بیشتر این طور بوده و از همین رو زیاد به این جا سر نزده ام. البته با کسی از اعضای اینجا نیز آشنایی نزدیک و ملموسی نداشته ام، این خود به این معنی نیست که ما صحبت و مسئله برای مطرح کردن نداریم، دقیقاً باید بگویم که عکس این حالت صادق است، اما به قدری اوضاع و احوال شخصیتی عمدۀ همجنسگرایان ایرانی رو دچار آفت ها و آشفتگی ها (خصایصی که می تونه واقعاً این قدر زیاد نباشه و ای کاش که اینچنین بود یا اینچنین بشه) و خلاصه حب و بغض های فرومایه می بینم که با خود می گویم که هم بهتر این که در جمع هایی چنین از هویت و معرفت و مثبت بینی به دور شده، ما سخن نگوییم و در جمع افرادی صحبت کنیم که گوش و هوش انها تربیت و تجربه های شایسته تر و خالص تری داشته و اگر هم بهبودی در مقیاس کلی تر در وضع و حال این قشرایجاد بشه، از وجود و گفت و گو و عملکرد اون افراد شایسته تر خواهد بود. به هر حال با امید روزها و لحظه هایی (از بعد آزدای درونی و بیرونی) بهتر برای شما، ... برای همۀ ما.